مردی از خانه ای که در آن ست داشت زیاد راضی نبود، بنابراین نزد دوستش در یک بنگاه املاک رفت و از او خواست  کمکش کند تا خانه اش را بفروشد ، بعد از دوستش خواست تا برای بازدید خانه مراجعه کند.
دوستش به خانه مرد آمد و بر مبنای مشاهداتش، یک آگهی نوشت و آنرا برای صاحب خانه خواند.
 
[خانه ای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، بام سه گوش، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاق های دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع. کاملا دلخواه برای خانواده های بچه دار]


کاظم سعیدزاده خانه ,دوستش ,خواست ,کند ,های ,ای ,که در ,خانه ای ,آرام قرار ,و آرام ,بزرگ ومنبع

سلطان محمود و کبک لنگ

۵ عامل بازدارنده در مسیر موفقیت

خانه ای که درکمال شکوه موزه شده است.

چرا در شب ها، دردها را بیشتر احساس می کنیم؟

داستان سیب زمینی

چرا خمیازه مسری است؟

کلیسایی تزیین شده با استخوان انسان ها!

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ثبت شرکت بهترین سایت ۰۹۱۹۳۶۲۶۴۲۳ ↔تجارت بار EXP 5000 فروش فلزیاب | 09100061386 اجناس فوق العاده خرید کاغذ دیواری سه بعدی در تهران خرید و فروش انواع فلش بک کربلایی محمد مهدی محمدی اسباب بازی دانلود آهنگ جدید ریمیکس جدید